اجتماعی

هنر تصمیم سازان پرده نشین؛ ایجاد تفاهم و کسب پشتیبانی ذینفعان

ادریس سالاری

فرارسیدن ۲۷ اردیبهشت روز ملی ارتباطات و روابط عمومی را خدمت تمامی پیشکسوتان و فعالین این عرصه تبریک عرض می کنم. به این بهانه نکاتی به نظرم رسید که اشاره می کنم؛

نظریه پردازان و صاحبنظران حوزه ارتباطات و روابط عمومی طی یک قرن اخیر تعاریف مختلفی برای توضیح مفهوم روابط عمومی ارائه کرده اند که یکی از جامع ترین آنها متعلق به انجمن جهانی روابط عمومی است؛
“روابط عمومی بخشی از وظایف “مدیریت سازمان “است. عملی است ممتد، مداوم و طرح ریزی شده که از طریق آن، افراد و سازمانها می کوشند تا تفاهم و پشتیبانی کسانی را که با آنها سروکار دارند، بدست آورند.”
روابط عمومی ها مجموعه ای از وظایف را برعهده دارند که شامل؛ اطلاع رسانی و ارتباط با رسانه ها، انتشارات، تشریفات، همایش، نمایشگاه و مراسم، تبلیغات، افکار سنجی و … است که با به کارگیری افراد متخصص در درون یا بیرون از سازمان، این فنون حرفه ای در خدمت سازمان قرار می گیرد.
تا بدینجا علیرغم حساس و پراسترس بودن اجرای کم اشکال این وظایف، با چالش اصلی در زمینه دستیابی به موفقیت در روابط عمومی مواجه نیستیم. بحران اصلی زمانی خودنمایی می کند که بهره مندی از این تکنیک ها تاثیر قابل توجهی در “بدست آوردن تفاهم و پشتیبانی کسانی که افراد و سازمانها با آنها سروکار دارند”، ندارد.
برای اینکه به درک دقیق تری نسبت به این اشکال مهم دست یابیم، پیشنهاد می کنم مجددا به گزاره اول تعریف روابط عمومی توجه نموده و آن راچند بار بخوانیم: “روابط عمومی بخشی از وظایف مدیریت سازمان است…”
وقتی روابط عمومی بخشی از وظایف مدیریت سازمان محسوب می شود لاجرم ارتباط مستقیمی با تصمیمات مدیریتی سازمان پیدا می کند تا؛ “تفاهم و پشتیبانی کسانی را که با آنها سروکار دارند، بدست آورند”
در این شرایط روابط عمومی نمی تواند فارغ از تصمیمات مدیران سازمان تعریف شود و هویت مستقلی داشته باشد.
با این نگاه دیگر روابط عمومی ها در جایگاه دستور گیرندگان و مجریان اوامر مدیران سازمان تعریف نمی شوند بلکه این مدیران هستند که برای تحقق اهداف سازمانی به نظرات تصمیم ساز مدیران روابط عمومی احساس نیاز خواهند کرد.
اتخاذ تصمیمات نادرست در سازمانها توسط مدیران ارشد و تکرار مداوم این اشتباهات و ایجاد بازخوردهای منفی در افکار عمومی، تغییر رویکرد در روندهای تصمیم سازی و تصمیم گیری را ضروری می سازد و در این وضعیت مدیران باید از غفلت به درآمده و به یکی از مهمترین وظایف خود که به درستی در تعریف انجمن جهانی روابط عمومی آمده است، اهتمام ورزند.