اجتماعی سیاسی

امام(ره) انسانی تحول‌خواه و تحول آفرین بود
رهبر معظم انقلاب: بزک‌کنندگان آمریکا امروز نمی توانند سر خود را بلند کنند

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تاکید بر اینکه ملت آمریکا امروز احساس خجالت و سرافکندگی از حکومت‌های خود می‌کنند، خاطرنشان کردند: امروز آن ایرانی‌هایی که در کشور یا خارج از کشور هستند و شغلشان حمایت و بزک کردن آمریکا هست هم دیگر سر خود را نمی‌توانند بلند کنند.

سخنرانی تلویزیونی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در سی‌ویکمین سالروز رحلت حضرت امام خمینی رحمة‌الله آغاز شد.

مراسم سالگرد رحلت بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی که هرسال با سخنرانی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در حرم مطهر امام خمینی(ره) برگزار می‌شد، با توجه به دستورالعمل‌های بهداشتی ستاد ملی مبارزه با کرونا مبنی بر عدم برگزاری تجمعات، امسال در حرم مطهر برگزار نمی‌شود.

محورهای بیانات رهبر معظم انقلاب به شرح زیر است:

-چگونگی برگزاری مراسم ارتحال امام مهم نیست اصل موضوع سخن گفتن از امام است. امام بزرگوار سالها پس از درگذشت ظاهری او در بین ما زنده است و باید زنده بماند و ما از حضور و معنویت و فکر و انگشت اشاره او بهره مند شویم.

– امروز می‌خواهم درباره خصوصیت مهمی از خصوصیات امام بزرگوار بحث کنم، ایشان انسانی ذوالابعاد و دارای خصوصیات برجسته ای بودند، اما خصوصیتی که امروز درباره آن بحث می کنیم،‌ یعنی روحیه تحول خواهی و تحول انگیزی مهمترین ویژگی ایشان است.

– امام یک انسان تحول خواه و تحول آفرین بود؛ نقش ایشان صرفا نقش یک معلم و استاد نبود، نقش ایشان نقش یک فرمانده داخل میدان عملیات و رهبر واقعی بود.

– امام بزرگترین تحولات را در زمان خود ایجاد کرد و در حوزه‌ها و عرصه‌های متعددی تحول ایجاد کردند.

– امام روحیه تحول را ایجاد کردند و میدانی وارد مسئله تحول شدند، نه فقط گفتاری و دستوری. از تحول آفرینی روحی در یک مجموعه ای از طلاب جوان در قم تا تحول آفرینی وسیع در عموم ملت ایران. مسئله قم عبارت است از درس اخلاق ایشان که ده ها سال پیش از شروع نهضت بجز درس فقه و اصول و معقول، درس و جلسه اخلاق داشتند. نقل می کردند که ایشان وقتی هفته ای یک بار جلسه ای در مدرسه فیضیه داشتند، صحبت های ایشان جلسه و دل ها را منقلب می کردند. این را البته ما هم در درس فقه و اصول هم دیده بودیم.

-یکی از نشانه‌های این روحیه تحول‌خواهی در وجود حضرت امام (ره)  نوشته‌ای است که در دوران جوانی به دفتر مرحوم وزیری یزدی نوشتند و بعداً هم چاپ شده است. ایشان در این نوشته عموم را به قیام برای خدا دعوت می کنند. در درس فقه و اصول ایشان طلبه ها زار زار گریه می کردند. این همان روش پیغمبران است.

– آنچه مسلم است این است که این حرکت آفرینی و تحریک غریضه های معنوی از راه درس اخلاق و تذکر و آماده کردن دل ها شیوه امام بزرگوار ما بود.

– ایشان به معنای حقیقی کلمه در ملت ایران تحول به وجود آوردند. قبل از نهضت امام مبارزاتی وجود داشت، اما حوزه کار آنها منتهی می شد به حداکثر تعدادی دانشجو، بحث امام بحث یک گروه محدود و جمع محدود نبود، بلکه بحث ملت ایران بود. ملت مثل یک اقیانوس است، به طوفان درآوردن یک اقیانوس کار هرکسی نیست. یک استخر را می توان مواج کرد، اما مواج کردن یک اقیانوس کار هر کسی نیست.

– تحول در روحیه خمودگی و تسلیم ملت دیگر اقدام امام بود. ملت ایران قبل از نهضت با مسائل اساسی خود سر و کاری نداشت و سرگرم مسائل شخصی خود بودند، اما ورود به میدان مطالبه آن هم مطالبه چیزهای بزرگ و مهم را امام ایجاد کردند و همین ملت خمود و تسلیم را تبدیل به یک ملت مطالبه گر کردند.

– تحول دیگر، تحول در نگاه مردم به خود و جامعه بود. ملت ایران به خود نگاه خودحقیرپندارانه داشت و این نگاه که ملت ایران بتواند به ابرقدرت ها فائق بیاید، مطلقا کسی تصور نمی کرد. نه تنها قدرت های خارجی، بلکه قدرت های داخلی را هم کسی تصور نمی کرد. امام این احساس حقارت را به احساس اعتماد به نفس و عزت تبدیل کردند.

– یک تحول دیگر، تحول در مطالبات اساسی مردم بود. اگر گروهی از مردم یک مطالبه ای از دستگاه آن زمان داشتند، مطالبات در سطح آسفالت کردن یک کوچه بود، اما امام مطالبه مردم را به استقلال، آزادی یا نه شرقی و نه غربی ارتقاء داد.

– تحول در نگاه به دین دیگر تحول امام بود. مردم در آن زمان دین را فقط برای احوال شخصی می‌دانستند، امام برای دین رسالت نظام سازی و تمدن سازی تعریف کرد و مردم نگاهشان به دین به کل متحول شد.

– تحول در نگاه به آیند؛ در دورانی که نهضت آغاز شد با همه شعارهایی که برخی احزاب و گروه ها می دادند، در نگاه مردم آینده ای دیده نمی شد و مردم افق روشنی نداشتند، اما روحیه تحول امام منجر به ایجاد تمدن نوین اسلامی شد.

– در یک حوزه تخصصی تر، تحول در مبانی معرفتی کاربردی به وجود آوردند که این جزو مباحث تخصصی و حوزوی است. امام فقه را وارد عرصه نظام سازی کردند. فقه از این مسائل دور بود، البته مسئله ولایت فقیه هزار سال بین فقها وجود داشت اما چون امیدی برای تحقق آن وجود نداشت هرگز به جزئیات آن پرداخته نمی شد اما امام این موضوع را وارد بحث فقه کردند.

– مسئله مصلحت نظام که همان منافع عمومی است، این را امام در فقه مطرح کردند.

– نمونه دیگری از تحول خواهی؛ پافشاری بر تعبد با نگاه نوگرایانه بود. در آن دوران روحانیونی بودند که عالم و دین شناس هم بودند، اما تحت تاثیر برخی شرایط در موضوع تعبد خیلی تکیه نمی کردند، اما امام در عین حالی که نگاه نو به مسائل فقهی داشتند، بر روی مسئله تعبد ایستادگی کردند.

– حوزه دیگر از تحولی که ایشان به وجود آوردند، نگاه به جوانان بود. ایشان به فکر و عمل جوانان اعتماد کردند. مثلا سپاه پاسداران که تشکیل شد ایشان جوانان بیست و چند ساله را در رأس سپاه پاسداران پذیرفتند. در زمینه های دیگر هم همینطور ایشان اعتماد عجیبی به جوانان مقبول داشتند. البته در عین اینکه ظرفیت های غیرجوان را ایشان نفی نمی کردند. اینکه بعضی ها فکر می کنند جوانگرایی یعنی پیران را کلا از صحنه خارج کنیم، امام اینگونه فکر نمی کردند. مثلا همان زمان که بنده را به امامت جمعه تهران انتخاب کردند، همزمان آیت الله اشرفی یا آیت الله دستغیب را هم به امامت جمعه منصوب کردند که سنین بالایی داشتند.

– پس اینکه می گوییم امام به جوانان اعتماد می کردند و ما هم این عقیده را داریم که باید به جوانان اعتماد کرد این به معنای این است که این یک ثروت برای کشور است و باید از آن استفاده کنیم، معنای آن عدم استفاده از غیرجوان ها نیست.

– تحول در نگاه به قدرت های جهانی و ابرقدرتها؛ آن زمان هیچکس فکر نمی کرد بر خلاف اراده آمریکا بتوان کاری کرد. امام کاری کردند که خود رؤسای جمهور آمریکا گفتند که خمینی ما را تحقیر کرد. امام و کارگزاران امام(ره) ابرقدرتها را شکست دادند. امام ثابت کردند که ابرقدرت ها ضربه پذیر و شکست پذیرند، دیدید که شوروی چگونه فروپاشید و وضعیت امروز آمریکا را هم که می بینید.

– نکته دیگر این بود که امام همه این ها را از جانب خدا می دانست. امام(ره) مکررا در بیاناتشان به این تحول روحی جوانان اشاره می کنند و آن را از خدا می دانست.

– امام، امام تحول بود. باید از امام درس بگیریم. هر جامعه زنده و پویایی احتیاج به تحول دارد. امروز ما نیاز به تحول داریم. بعد از ارتحال امام جامعه از رویکرد تحولی فاصله نگرفته و در زمینه های گوناگونی تحول پیدا کردیم و قدرتمندتر از گذشته و در مواردی سرزنده تر شده ایم. همین تحول علمی چیز کوچکی نیست. امروز در عرصه های علمی و یا در توانایی های دفاعی در حقیقت نزدیک به حد بازدارندگی است. یا در عرصه سیاست جمهوری اسلامی چهره با ابهتی از خود در دنیا نشان داده است.

– در موارد مهمی هم تحول نداشتیم، و در مواردی متاسفانه عقبگرد داشتیم که بر خلاف طبیعت انقلاب است. انقلاب باید پی در پی نوآوری و پیشرفت داشته باشد. نقطه مقابل انقلاب، ارتجاع است و هر دو یعنی پیشرفت انقلاب و هم پسرفت به معنای ارتجاع به اراده انسان ها بستگی دارد.

– ما قادریم در بخش ها گوناگون تمدنی کشور و نظام تحول به وجود آوریم. انتظار من از خودم و از جوانان و نخبگان این است که در فکر ایجاد تحول در بخش هایی که لازم داریم باشید. تحول نکاتی در آن است، اگر بخواهیم تحول به معنای صحیح کلمه اتفاق بیافتد باید به آن توجه کنیم.

– تحول خواهی لزوما به معنای اعتراض نیست، بلکه به معنای گرایش مثبت به بهتر شدن است، البته مواردی ممکن است منشأ آن اعتراض به وضع موجود باشد اما لزوما این نیست. بنابراین تحول یعنی میل به شتاب گرفتن و جهش در حرکت و اجتناب از تحجر و پافشاری بر مشهورات غلط.

– نکته دوم این است که تحول صحیح احتیاج به پشتوانه فکری دارد. بعضی از حرکت های سبک و سطحی اینها را نمی شود به حساب تحول گذاشت. ما امروز باید در زمینه عدالت که باید حتما در آن تحول به وجود بیاید، تحول به وجود آوریم. این نیاز به پشتوانه فکری دارد که بر اساس این پشتوانه فکری به دنبال تحول برویم. اگر پشتوانه فکری وجود نداشته باشد، تحولش غلط خواهد بود و قدم را درست بر نمی دارد و بعد هم پافشاری بر آن تحول هم نخواهد داشت. مواردی داشتیم در انقلاب که برخی افراد بسیار انقلابی بودند اما چون پایه های فکری شان دارای استدلال عقلانی نداشت، بعد از مدتی تبدیل به فسیل هایی شدند که انقلاب اسلامی برای مبارزه با همان فسیل ها بود.

– نکته دیگر این است که تحول را با استحاله فکری نباید اشتباه گرفت. در دوران حکومت پهلوی چیزی به نام تجدد وارد کشور شد که آن را بعنوان تحول به حساب می آوردند. این تحول نبود بلکه استحاله ملت ایران برای گرفتن هویت ملی ایران بود. تجددی که در دوران حکومت پهلوی توسط رضاخان و به پشتوانه برخی روشنفکران آن زمان وارد شد، ملت ایران را از هویت واقعی خود دور کرد. ملت ها اگرچه هویت خود را از دست بدهند، در واقع دچار یک مرگ تمدنی خواهند شد.

– تحول لزما دفعی نیست بلکه ممکن است به تدریج به وجود بیاید. اگر چنانچه نشانه روی ما در تحول درست باشد اینکه دیر هم به آن برسیم ایرادی ندارد و بی صبری نباید کرد. ما باید در حرکت تدریجی تحولی دست هدایتگری بالاسر این تحول وجود داشته باشد که باید دست های مطمئن و قابل اعتماد این تحول را هدایت کنند.

– تحول را با سلسله کارهای سطحی نباید اشتباه گرفت. تحول کار عمقی و اساسی است که باید اتفاق بیافتد، سرعت البته مهم است، لیکن سرعت با شتابزدگی متفاوت است.

-به صورت فهرست وار درباره عرصه هایی که نیاز به تحول داد؛ مثلا در اقتصاد تحول به این است که بتوانیم بند ناف اقتصاد کشور را از نفت جدا کنیم و این یک تحول است. یا در زمینه های بودجه بندی های دولتی، دولت و مجلس بودجه را طوری ببندند که ناظر به موضوع، مسئله و عملکرد باشد یعنی بودجه عملیاتی. البته غالبا ادعا می شود که بودجه عملیاتی است، اما فاصله دارد. یا در زمینه مسائل آموزش احتیاج به تحول داریم. تحول در مسئله آموزش این است که آموزش دانشگاهی، دبیرستانی و حتی دبستانی را آموزش های کاربردی قرار دهیم نه آموزش حفظی. برخی درس ها در مدارس و دانشگاه های ما تدریس می‌شود که برای فردی که آن را می‌خواند هیچ فایده‌ای تا آخر عمرش نخواهد داشت. در زمینه آموزش اگر بخواهیم تحول ایجاد کنیم به معنای واقعی کلمه تحول این است که درس فایده محور و عمقی باشد.

– حل قطعی مسائلی مثل اعتیاد، یا مسائل خانواده احتیاج به تحول داریم. خبرها و گزارش های متقن به ما می‌گوید که کشور ما به سمت پیری می‌رود که خبر بسیار دهشتناکی است و از جمله مواردی است که بعدا آثار آن مشخص می شود.

– موضوع دیگر دشمنی ها است؛ ملاحظه دشمن خارجی را نباید کرد. جبهه وسیعی از دشمن وجود دارد که هر حرکتی در کشور بخواهد به سمت صلاح حرکت کند به دنبال آن هستند که آن توسط امپراطوری رسانه ای که در دست صهیونیست ها هست را زیر سوال ببرند.

– امروز وضع آشفته آمریکا را مشاهده می کنید، آنچه امروز در شهرها و ایالات آمریکا مشاهده می شود، بروز یک واقعیاتی است که همیشه پنهان می شد. این وضعیت امروز در واقع مانند لجن ته حوز است که امروز عیان شده است. اینکه پلیسی پای خود را بر گردن سیاه پوستی قرار بدهد و فشار بدهد تا اون جان بدهد، چیزی نیست که جدیدا به وجود آمده باشد، این طبیعت آمریکایی است و کاری است که با خیلی از کشورها مثل عراق، افغانستان، سوریه و … انجام دادند. این شعار بگذارید نفس بکشیم که امروز مردم آمریکا سر می‌دهند، این حرف دل همه ملت‌هایی است که آمریکا به آنجا ظالمانه وارد شده است. آمریکایی ها به توفیق و لطف الهی با رفتارهای خودشان رسوا شدند. مدیریتشان در زمینه کرونا آنها را رسوا کرد و ضعف مدیریت شان باعث شده تلفاتشان چندین برابر بیشتر دیگر کشورها باشد.

– امروز ملت آمریکا احساس خجلت و سرافکندگی از حکومت های خود می کند و آن کسانی که چه در کشور ما یا بعضی ایرانی هایی که خارج از کشور هستند که شغلشان حمایت و بزک کردن آمریکا است آنها هم امروز دیگر سر خود را بلند نمی کنند.

– خداوند انشالله حوادث عالم را به نفع ملت ایران پیش ببرد و اقتدار جمهوری اسلامی را روز به روز بیشتر کند و روح امام بزرگوار و شهدای عزیز را و شهید عزیز اخیر ما شهید سلیمانی عزیز را با الویای خود محشور کند.