هنری

انتقاد از ارشاد/ این بار یک پیشکسوت موسیقی

هوشنگ جاوید مدرس، پژوهشگر و کارشناس شناخته شده موسیقی نواحی ایران با انتشار یادداشتی نسبت به برخی سیاست‌های مدیریتی ادارات فرهنگ و ارشاد اسلامی استان‌ها در حوزه موسیقی نواحی به طرح مواضعی انتقادی پرداخت.

در یادداشت هوشنگ جاوید آمده است: «من همواره از همان ابتدای ایجاد پستی به نام مسئول موسیقی در ادارات استانی وزارت ارشاد پرسیدم: کار اینها چیست؟ اگر قرار باشد این مدیران پشت میز نشین باشند و کارت ورود و خروج بزنند هیچ اتفاقی در موسیقی استان‌ها نخواهد افتاد. همین هم شد، بعد از چهل سال، هیچ نشانی از هنرمندان به طور جدی در استان‌ها نداریم، این در حالی است که ده‌ها بار بانک اطلاعاتی هنرمندان تشکیل شد، اما الان ناکارآمدی آنها هم به چشم می‌آید، چون با تعویض مدیریت‌ها به طور کلی این گردآوری اطلاعات به فنا رفته و روز از نو روزی از نو!!

من بر این باورم وقت یک بازنگری مجدد در دستور کار دو عنوان مسئولیت در ادارات فرهنگ و ارشاد اسلامی فرارسیده، یکی مسئول موسیقی، دیگری مدیر امور هنری. من معتقدم این افراد باید از قید پشت میز نشستن خلاص شوند و مدام در استان به سرکشی و شناسایی و ثبت هنرمندان واقعی فعال بپردازند تا پس از یک برنامه‌ریزی دقیق دیگر نیازی به این گونه گله‌گذاری‌ها به وقت لازم و عقده گشایی‌ها نباشد.

بهتر است باور کنیم. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در چهار دهه اخیر، شرایط نامطلوبی را ایجاد کرده که اکنون در حال سرباز کردن است. باید یک درون‌نگری جدی در این زمینه پدید آید وگرنه آش همان آش و کاسه همان کاسه و هنرمندان بی نصیب.

کاش مسئله ماجرای حیدرعلی عاشق استادی که طی روزهای گذشته از او در رسانه‌ها مسائلی درباره بیمه و درمان او مطرح شد، تنها دغدغه ما بود. اما همین الان نزدیک به دست کم دویست هنرمند پیشکسوت استان‌ها در بدترین وضعیت معیشتی و بیماری به سر می‌برند و تا یک نفر یک خبری کار نکند و کسی چیزی نگوید، روال همان است که بود.

حیدر علی، عاشق بزرگی در نقطه مرزی ایران منطقه نوخندان درگز است، او استاد نوازندگی کمانچه و سرنای کردی (کرمانجی) است که در آن ناحیه فعالیت می‌کند، او این روزها هیچ حال مناسبی ندارد، او خیلی اذیت شده و در بیمارستان به سر می‌برد. اخیراً گفتگویی ویدئویی با او انجام شده که در فضای مجازی سروصدا کرد که می‌گفت: «مگر ما را به عنوان هنرمند نمی‌شناسید حالا چرا به ما نگاه نمی‌کنید!؟». پیرمرد بعد با ناراحتی تمام می‌گوید: «ول کن!»

بسیار ناراحت شدم از این موضوع که چرا باید یک پیشکسوت هنر موسیقی ملی ما این گونه دلخور باشد از بی تفاوتی‌ها، دست کم مردی که در طول عمرش هزار عروسی را راه برده و هزاران تن را شاد کرده، اینک غمگین از بی تفاوتی‌ها کنج بیمارستان، چه زجری دارد این جفای دوران!! برای او آرزوی سلامتی دارم و از تمام کسانی که به یاری او شتافته‌اند از راه دور سپاسگزارم و دستشان را میبوسم. امیدوارم به زودی خبر سلامتی‌اش را بشنوم.