ارادت دهه هفتادیها به امام زمان (عج) زیباست، وقتی بانی گروهی متفاوت به نام «نفحات» میشوند، هر سال صدای هروله های عاشقی آنها از بلوار اندرزگوی تهران به گوش میرسد و امروز جشن میلاد را میان سیلزدگان در «دارخوین» اهواز برگزار میکنند.
عطیه اکبری: پنج سال قبل دو جوان اهلدل شمال شهری، چند روز مانده به نیمه شعبان تصمیم گرفتند دلهایشان را به صاحب این روز گره بزنند و بانی یک شادباش متفاوت باشند، وقتی یک حدیث ناب از امام موسی کاظم (ع) را با خطی خوش نوشتند و ضمیمه شاخه گلی کردند و بلوار اندرزگوی تهران را برای تقدیم هدیه روز میلاد انتخاب کردند، فکرش را نمیکردند مصداق ضربالمثل «آنچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند» باشند. این حدیث؛ «او از چشمها پنهان است اما یادش از دل مؤمنین بیرون نمیرود» به دل خیلیها نشست و سرآغاز یک اتفاق مبارک به نام «نفحات» شد.
روزهای عاشقی برای اهلبیت در بلوار اندرزگوی تهران
بعد از نیمه شعبان سال ۹۳ دورهمی جوانان اهلدل به لطف اهلبیت برای رقم زدن یک حال خوب در مناسبتهای مذهبی دیگر تداوم یافت. نام «نفحات» را برای دورهمی شان انتخاب کردند و «نفحات» بعد از ۵ سال به زیباترین اتفاق معنوی زندگی صدها جوان تبدیل شد و مسیر زندگی بسیاری از آنها را تغییر داد. حالا چند سال است که این جوانها در مناسبتهای مذهبی همه معادلات بلوار اندرزگوی تهران را به هم میریزند و مکانی که به بلوار دور دور جوانهای مرفه با ماشینهای آنچنانی در تهران معروف است، به بلوار عاشقی برای اهلبیت تبدیل میشود و چه دلها که از نفحات این نسیم هوایی نمیشود. جوانان دهه هفتادی گروه نفحات نه ادعایی دارند نه امکانات خاصی، قبل از مناسبتهای مذهبی مثل نیمه شعبان، شبهای قدر، محرم، فاطمیه از طریق اطلاعرسانی در کانالهای ارتباطی فضای مجازی، فراخوان میزنند برای تهیه یک هدیه، قرارشان این است که هدیهشان به رهگذران متفاوت باشد؛ یک تلنگر، یک روایت، یک حدیث، یکدل نوشته با قابی زیبا، جوانهای اهلدل، نقدینگیشان را رویهم میگذارند، در مسجد و حسینیهای دورهم جمع میشوند، برای تهیه مقدمات این شادباش یا عزاداری متفاوت و روز موعود، پاتوقشان بلوار اندرزگو است. از برکت این دورهمی معنوی حالا بهصورت خودجوش هم خیریه تشکیل دادهاند برای دستگیری از نیازمندان، همگروه جهادی راه انداختهاند برای رسیدگی به مردم در مناطق محروم.
نفحات نیمه شعبان، امسال در خوزستان میوزد
امروز در نیمه شعبان، وعده آنها، خوزستان است، کنار مردم سیلزده، بر و بچههای گروه نفحات بساط جشن نیمه شعبانشان را بهجای بلوار اندرزگو به روستاهای سیلزده خوزستان بردند، کنار کودکان و نوجوانهایی که همه ایران مسحور غیرت و ایستادگیشان شدند. امروز نفحاتیها میزبان جشن بزرگ نیمه شعبان در «دارخوین» اهواز هستند، در کنار چادرهای سیلزدگان. «سید حسام رایگانی» بانی گروه نفحات میگوید: «باید مردم شهرهای سیلزده در شادی جشن نیمه شعبان امسال سهیم میشدند. برای همین بیخیال بلوار اندرزگو شدیم، فراخوان زدیم تا اعضای گروه، هر چه در چنته دارند برای مردم سیلزده رو کنند، بیشتر از ۳ هزار عضو داریم، همگی جوان. باور میکنید وقتی فراخوان زدیم که به کمک ۳۰۰ نفر برای تهیه هدیه کودکان سیلزده نیاز داریم در کمتر از یک ساعت، ۳۰۰ نفر اعلام آمادگی کردند و دو روز بعد حسینیهای در منطقه یک میزبان حضور پرشور جوانان اهلدل بود. بعد از آماده کردن هدیهها قرار بود هرکسی یکدل نوشته کوتاه برای امام زمان (عج) بنویسد و آن را ضمیمه هدیه کند. این دل نوشتهها امروز به دست سیلزدگان رسید.» «امیرحسین مرآتی» با یکی دیگر از اعضای اصلی گروه نفحات که این روزها در خوزستان است تماس میگیریم تا از حال دل سیلزدگان بپرسیم. مرآتی میگوید: «برق شادی در چشمان کودکان سیلزده بعد از گرفتن هدیه بچههای نفحات تماشایی بود. این کودکان روزهای بدی را از سر گذراندند و جشن نیمه شعبان همراه با آتشبازی برایشان خاطرهانگیز شد. با قایق به روستاهایی رفتیم که مسیر زمینی ارتباطی آنها بعد از سیل از بین رفته بود. خانه به خانه رفتیم. هدیهها را به دستشان رساندیم و به جشن امروز دعوتشان کردیم.»
نامه محرمانه از طرف امام زمان (عج) برای شما
«قبل از سیل، قرار گذاشته بودیم نیمه شعبان امسال، هدیهمان به رهگذران برشهایی از نامه امام زمان (عج) به شیخ مفید باشد. قرار بود، روی نامه بنویسیم «محرمانه» تا مخاطب کنجکاو شود، وقتی نامه را باز کرد، ببیند امام زمان (عج) او را مخاطب قرار داده، چشمش به این جمله بیفتد؛ «در جریان باش که به خاطر کارهای سازنده و شایستهات نزد ما مقرب هستی و خداوند به مهر و لطف خود، تو را به انجام و تدبیر این کارهای شایسته توفیق ارزانی داشته است.» قرار بود این نامه یک تلنگر باشد، هر چند سیل، ورق را برگرداند؛ اما برنامه ما به قوت خود باقی است، فقط کمی دیرتر.» این توضیحات را «مصطفی جواهری» میدهد. یکی دیگر از جوانان پایکار گروه نفحات و ادامه میدهد: «از همان روز اول که برای شادباش یا تسلیت مناسبتهای مذهبی دورهم جمع شدیم بنایمان را بر این گذاشتیم که کاری متفاوت انجام دهیم، کاری فراتر از پخش شیرینی و شربت، اقدامی که تاثیرگزار باشد. برای تحقق هدفمان، چند ماه قبل از مناسبتهای خاص اتاق فکر تشکیل میدهیم. مخاطب اصلی ما نسل جواناند، آنهم جوانهایی که در دنیای خودشان سیر میکنند و دلخوشیشان ارابه آهنی زیرپایشان است و پول پدریشان که بهاصطلاح خودشان با آن جوانی کنند. این جامعه هدف کار ما را سختتر میکند، اما خدا را شاکریم که توکل به او و توسل به اهلبیت برای به نتیجه رساندن این حرکت ثمربخش بود.»
جوانهایی که سربهراه شدند
میپرسیم چرا نام «نفحات» را برای گروهتان انتخاب کردید؟ پاسخ بانی گروه به این سؤال شنیدنی است؛ «حدیثی از پیامبر اکرم (ص) را نقل میکند که میفرمایند از سوی پروردگار، در طول عمرتان نسیمهایی میوزد، پس خود را در معرض آنها قرار دهید، باشد که نسیمی از آن نفحات به شما بوزد و زان پس هرگز به شقاوت نمیافتید. ما از این حدیث الهام گرفتیم و نام نفحات را برای گروهمان انتخاب کردیم.» «سید حسام رایگانی» با زبان دل سخن میگوید و ادامه میدهد: «مناسبتهای مذهبی مثل نیمه شعبان، شبهای قدر، محرم، فاطمیه نسیمی است که در میان همه دلمشغولیها میوزد و ما قدم کوچکی برمیداریم و با همراهی جوانها خودمان را در معرض این نسیم قرار میدهیم تا شاید از نفحاتش، هم حال دل ما خوب شود، هم بتوانیم با قدمی که برمیداریم تِرکی بر دیوار دل رهگذرانی که غرق در دنیای روزمرگیهایشان شدند بیندازیم. این ترک بر دیوار دل خیلیها افتاده است.» سید حسام میگوید با مسئول گروه خواهران که صحبت کنید خاطرههای خوبی دارند. با «زهرا آقاجان» تماس میگیریم و او از اتفاقات ناب گروه نفحات میگوید. از دختران جوان دهه هفتادی که به برکت اهلبیت و پیوستن به گروه نفحات مسیر زندگیشان تغییر کرده است. او میگوید: «وقتی فراخوان میزنیم جوانهای زیادی برای تهیه هدیهها به جمعمان میپیوندند، در میان آنها جوانهایی هستند که کاملاً اتفاقی با گروه ما آشنا شدهاند و اصلاً مذهبی نیستند. باروی باز در جمعمان آنها را میپذیریم. با حرف نه در عمل و رفتارمان سعی میکنیم روی آنها تأثیر بگذاریم و این اتفاق افتاده و حالا تعدادی از آنها چادری شدند، اهل رفتن به مسجد و خلاصه حسابی تغییر کردند. در گروه آقایان هم این اتفاق کم نیفتاده است.»
بازارچه نفحات؛ اشتغالزایی به سبک دهه هفتادیها
نفحات و برکت معنویاش جوانان دهه هفتادی را نهفقط در مناسبتهای مذهبی که در همه مناسبات زندگی دورهم جمع کرده و اتفاقات جالبی را رقمزده است. «بازارچه نفحات»، یکی از همان اتفاقات است. این بازارچه ایده جوانان دهه هفتادی برای اشتغالزایی و آسیب زدایی از زندگی زنان سرپرست خانوار و مصداق واقعی یک تیر و چند نشان بود. زنان سرپرست خانواری که محصولات خانگی تولید میکردند و جایی برای عرضه آن نداشتند به جمع نفحاتیها پیوستند. دختران جوانی که در بازار پرمخاطره اشتغال، در رشتههای هنری دستی بر آتش داشتند، هنر را چاشنی مفاهیم و شعائر مذهبی کردند و محصولات مذهبی متفاوتی با برند نفحات تولید کردند. «زهرا آقاجان» میگوید: «زیرزمین خانه پدری یکی از اعضا محل برگزاری بازارچه نفحات است. خانمهای سرپرست خانواری که مشکل مالی دارند پای ثابت بازارچه هستند، به آنها غرفه ثابت میدهیم و از رهگذر این بازارچه فصلی، محصولان زنان سرپرست خانوار مشتریهای دائمی پیدا میکند و بازار فروش تولیدات آنها رونق میگیرد. علاوه برزنان سرپرست خانوار، در این ۴ سال بهواسطه برگزاری بازارچه، بسیاری از دختران جوان هم به جرگه کارآفرینان پیوستهاند.» گروه نفحات که جان گرفت، بر و بچههای دهه هفتادی که حالا جمعشان حسابی جمع شده بود علاوه بر فعالیتهای مذهبی، بهصورت خودجوش گروه خیریه راه انداختند، سال گذشته هم اولین سفر جهادی گروه نفحات به یکی از استانهای محروم کرمانشاه انجام شد و آنطور که مسئول گروه میگوید قرار است جمع جهادیهای نفحات در مناطق سیلزده جمع شود.