رییس مرکز تحقیقات کاربردی نیروی انتظامی خوزستان با اشاره به اعتراضات اخیر خوزستان گفت: نقشه این بود که حوادث ماهشهر را با عسلویه مرتبط و مساله «آرامکو» را تلافی کنند.
کرسی آزاداندیشی با عنوان « تحلیل عوامل و دلایل اعتراضات اخیر » (ابعاد جامعه شناختی، روانشناختی، اقتصادی، امنیتی و انتظامی) عصر دوشنبه در تالار خلیج فارس دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شهید چمران اهواز برگزار شد.
رییس مرکز تحقیقات کاربردی نیروی انتظامی خوزستان در این نشست با اشاره به اعتراضات اخیر خوزستان گفت: نقشه این بود که حوادث ماهشهر را با عسلویه مرتبط و مساله «آرامکو» را تلافی کنند.
سرهنگ حکیم عبداللهی افزود: قرار بود در موضوع ماهشهر به صورت مقطعی مسائل را به عسلویه ارتباط بدهند ، اتفاقات ماهشهر اکثرا وابسته به این مسائل و یک نقشه بوده است که طی آن یک نفر از پرسنل نیروی انتظامی و یک نفر از نیروهای سپاه شهید شدند و چند نفر نیز زخمی شدند.
وی در پاسخ به این که چند نفر از بازداشتیها وابستگی سازمانی به خارج از کشور داشته و آیا ثابت شده که طراحی حوادث در خارج از کشور بوده، تصریح کرد: این حوادث تجزیه و تحلیل میشود، تخلیه اطلاعات و اعترافات نیز انجام شده و نتایج تا یکی دو ماه آینده مشخص میشود.
بر اساس این گزارش، تاسیسات سعودی آرامکو (شرکت ملی نفت عربستان سعودی) در ۱۴ سپتامبر سال ۲۰۱۹ مورد اصابت چندین موشک قرار گرفت که کاهش ۵۰ درصدی ظرفیت تولید نفت عربستان را به دنبال داشت. نیروهای حوثی یمنی مسئولیت حملات را برعهده گرفتند.
وی در ادامه تاکید کرد: هیچ آماری از کشته شدگان، زخمیها و بازداشتیهای حوادث اخیر در دست ندارم.
عبداللهی تصریح کرد: بر اساس پیش بینیها خوزستان کانون بحران در حوادث بنزین بوده است.
وی با بیان اینکه اغتشاشات در ۲۷ شهرستان در خوزستان اتفاق افتاد، افزود: در چندین نقطه تیراندازی با سلاح گرم هم به مردم و هم به ماموران رخ داد، به بانکها و ادارات دولتی نیز حمله شد اما به دلیل ورود به موقع، آمار خسارت نسبت به دیگر استانها بسیار پایین بوده و به جز ۲ شهرستان خاص اتفاقی نیفتاد.
عبداللهی افزود: در کیانپارس اهواز تجمع اتفاق افتاد ولی شرکت کنندگان، از اهالی آنجا نبوده و از مناطق دیگر اهواز آمده بودند، این افراد بیشتر از ساکنان مناطق متوسط و پایین و قشر آسیب پذیر بودند.
به گفته وی اکنون خوزستان کانون توجه رسانهها است از طرف دیگر گروههای تجزیهطلب، تکفیری، مرتجعین، سلفیها، منافقان نیز به این استان توجه دارند تا در صورت امکان از حوادث آن سوء استفاده نمایند.
وی اظهار داشت: نیروی انتظامی چند ساعت قبل از اعلام قیمت بنزین آمادهباش اعلام کرد و اولین اقدام ما حفاظت از پمپ بنزینها بود.
عبداللهی با بیان اینکه در حوادث اخیر شعار پلیس تامین امنیت مردم بوده است اضافه کرد: ارگانهای امنیتی و ناجا مخالف اعتراضات مردم نیستند، مردم حق دارند مشکلات خود را بگویند اما آیا کسی که سلاح برمیدارد و مردم را میکشد و نیروی انتظامی و سپاه را شهید میکند، معترض است؟ استفاده از سلاح و تیراندازی با اعتراض فرق دارد.
به گفته وی اکنون نگاه پلیس نسبت به ۵۰ سال پیش تغییر کرده، ناجا جزیی از جامعه است و بهترین سرمایه پلیس را سرمایه اجتماعی میدانیم.
وی سرکوب معترضان توسط نیروی انتظامی را رد کرد و اظهار داشت: قانون به کارگیری سلاح در شرایط سخت اتفاق میافتد، نیروهای پلیس برای جلوگیری از برداشتن سلاح و یا تهدید مقرهای نظامی، می توانند از خود دفاع کنند و تمام سعی پلیس این بود که حادثه اجتماعی به امنیتی تبدیل نشود، نیروی انتظامی فقط در شرایط خیلی خطرناک، برای پراکندگی جمعیت از گاز اشکآور استفاده کرد، اما با وجود سعه صدر و ملاطفت پلیس، شاهد بودیم حتی در جایی که پلیس ارشاد می کرد با چاقو مورد حمله قرار گرفت.
عبداللهی ادامه داد: آینده را کسی نمیتواند پیشبینی کند اما اگر قرار باشد این حوادث تکرار شود، سیاسیون باید راهکار بدهند و هدف برنامهشان را مشخص کنند که چطور میخواهند مردم را نگه دارند، در حالی که احساس نارضایتی در بین همه اقشار وجود دارد.
زنگ خطر فروپاشی اجتماعی
عضو هیات علمی گروه جامعه شناسی دانشگاه شهید چمران اهواز در ادامه این نشست، نسبت به فروپاشی اجتماعی در کشور هشدار داد و گفت: در آینده نه چندان دور باز با اعتراضات مواجه میشویم.
عبدالرضا نواح گفت: جامعه شناسان از اوایل دهه هفتاد نسبت به فروپاشی اجتماعی در ایران هشدار داده و این مسئله در همایشهایی که تحت عنوان آسیبهای اجتماعی برگزار شد مطرح شده اما گوش شنوایی وجود نداشته است.
وی اظهار داشت: اعتراضات در ۲۹ استان و بیش از ۱۰۰ شهرستان اتفاق افتاد، البته هنوز از تعداد کشتهها اطلاعی در دست نیست و نمیتوانیم به صراحت بگوییم چه اتفاقی افتاد چون فیلمی در دست نیست، حتی ویدیوهایی از شعارهای این تجمعات نیز تا کنون به دستمان نرسیده است، در حالی که در سال ۹۶ و وقایع سال ۸۸ با شعارهای زیادی مواجه بودیم اما در این تجمعات مشخص نبود مردم به دنبال چه بودند.
این جامعه شناس گفت: طبق اطلاعاتی که منتشر شده است استانهای تهران، فارس و اصفهان بیشترین درگیری را داشتند و از خوزستان نامی برده نشده اگرچه شاید بیشترین فعالیت میدانی در ماهشهر بوده اما اطلاعات دقیقی نداریم.
وی اضافه کرد: اکنون شرایط خیلی مناسب نیست و نمیتوانیم بگوییم «چه باید بکنیم»، معتقد هستم این فرصت از ما سلب شده که بیاندیشیم و انتخاب و بسترسازی کنیم، بنابراین در بهترین حالت در کوتاه مدت فقط میتوانیم بگوییم که چه کنیم تا دامنه این وقایع به شکل اعتراض و اغتشاش کاهش پیدا کند.
نواح در ادامه با طرح این سوال که «چرا به اینجا رسیدیم»، توضیح داد: هر انقلاب متناسب با شعارهایش ابعاد فراملی پیدا میکند، انقلابی که ابعاد ملی داشته باشد خیلی زود از بین میرود و متفکران بزرگ انقلابها هم میاندیشند که چگونه انقلاب را صادر کنند، در تاریخ فرانسه و شوروی بسیار به این مساله پرداخته شده به طوری که در تجمعات روزهای «یکشنبه زرد» در فرانسه هنوز شعارهای اصلی انقلاب فرانسه یعنی «آزادی، برابری و برادری» منعکس میشود و دنبال ارزشهای خود هستند.
وی با اشاره به شعارهای «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» در انقلاب ایران در سال ۵۷ گفت: این شعارها ماهیت دموکراتیک داشتند آنچنان که میشل فوکو (متفکر فرانسوی) در دو سفر خود به ایران که بعدها کتابی از آنها مینویسد (اگرچه بعدها نظر او تغییر کرد) ایران را روحی در جهان افسرده کنونی مینامد، فوکو بر این باور بود به رغم اینکه رهبر انقلاب یک فرد معمم است شعارهایی که میدهد، میتواند جریان جدیدی به وجود آورد.
نواح افزود: در زمان انقلاب هیچ کس در دنیا (به جز کشور مصر و مراکش که تحت فشار آمریکا چند روزی پذیرای او بودند) از پهلوی دفاع نمیکرد و شعارهای انقلاب همه جا طرفدارانی پیدا کرده و گسترش یافته بود.
وی با بیان اینکه تفاوت انقلاب ایران با سایر انقلابها در هشت سال جنگ بود، اضافه کرد: وقتی جنگ تمام میشود باید ارزشهای برآمده از جنگ به نفع ارزشهای تولید شده از انقلاب کنار بروند، اما بر خلاف سایر کشورهای جهان مثل شوروی و فرانسه، این اتفاق در ایران صورت نگرفت و ما دیگر سراغ شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» نرفتیم و شعار «راه قدس از کربلا» میگذرد را دادیم، در حالی که انقلاب یک بدنه اجتماعی داشت و در ماههای آخر منتهی به انقلاب مردم حاشیه شهرها به آن پیوسته بودند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: بعد از اتمام جنگ یک جریان نوظهور در جامعه بوجود آمد که تفسیر دیگری از شعار «استقلال آزادی جمهوری اسلامی» داد، این جریانها با هم رقابت کردند و از آن زمان هر چه جلوتر میآییم این مفهوم ریزش میکند و انقلاب نمیتواند بدنه اجتماعی خود را نگهدارد، به طوری که در سال ۸۷ روزنامه ایران ۲۸ مدیر را معرفی کرد که ۳۰ سال همیشه در مسند قدرت بودند.
وی افزود: معتقدم اتفاقی که نباید بیفتد این بود که شعارهای انقلاب جابجا شدند، شعارهای زمان جنگ برای آن زمان خوب بود و کارآمدی داشت، در حالیکه بعد از جنگ باید شعارهای انقلاب دوباره بالا میآمد و ادامه می یافت، در زمان انقلاب مساله شیعه و مناطق مسلمان در شعارها مطرح نبود.
نواح در ادامه با بیان اینکه مسائل طبقاتی از سال ۵۰ از دیدگاه جامعه شناسی در ایران تعریف شد، گفت: به نظر من انقلاب موضوع مارکسیستی است، به این معنا که وقتی انقلاب ۵۷ صورت گرفت ایدههای مارکسیستی در آن مطرح شد اما در این ۴۰ سال هیچ ایده روشنی درباره آزادی، و برابری اقتصادی مطرح نشده است، چندین دهه است که اندیشههای سیاسی مانع شکلگیری طبقه شده است، چون انتخابات تابعی از ماهیت طبقه است، بنابراین به رغم اینکه مشاهده میکنیم مرتب درباره طبقه متوسط صحبت میشود اما این طبقه به جای گسترش در حال ریزش به طبقات پایین است زیرا اگر طبقه متوسط شکل بگیرد این رفتارهای اخیر را انجام نمیدهد و رفتار معترضان مشابه سال ۸۸ خواهد بود.
وی افزود: با تغییر شعارهای انقلاب، کمسالاران (الیگارشی) پیدا شدند گروهی که میخواهند قدرت و ثروت را در انحصار داشته باشند در نتیجه جامعه قطبی شده، که یک سوی آن اکثریت مردم و در سوی دیگر اقلیتی است که دارد کار خود را انجام میدهد، به همین دلیل وضعیت اکنون به شدت شکننده شده و مسئولان نظام باید کاری انجام دهند.
نواح مهمترین راهکار را بازگشت به اصول قانون اساسی و احیای ظرفیتهای مغفول مانده آن دانست و گفت: مردم به این دلیل عصبانی هستند چون میبینند فرزندان این گروه اقلیت که روزی شعار مرگ بر آمریکا می گفتند اکنون در آن سوی مرزها زندگی میکنند، مردم اختلاسها را میبینند و مشاهده میکنند افراد بیکفایت پستهای سیاسی و مدیریتی خود را رها نمیکنند.
خشونت دوراز انتظار
این جامعه شناس همچنین مساله دیگر در این تجمعات را حجم نسبتا شدید و دور از انتظار خشونت از سوی نیروی انتظامی دانست و گفت: بعد از سال ۸۸ این مساله مطرح شد که نیروی انتظامی وقتی با مردم مواجه میشود باید به عنوان نیروی ضد شورش آموزش دیده و بداند چگونه رفتار میکند، مثلا برای کاهش آسیب به معترضان باید استفاده از باتون و ضربه زدن با آن را آموخته باشند.
وی تصریح کرد: درباره اینکه اعتراض چه موقع تبدیل به اغتشاش میشود نماینده نیروی انتظامی توضیحاتی داد، اما در فرانسه میبینیم که «یکشنبه زرد» بدون هیچ مشکلی برگزار میشود، در لبنان هم تا همین اواخر هیچ اتفاقی نیفتاد اما در اینجا مسئولان میگویند ظرف یکی دو روز مساله را جمع کردیم، این به معنی حجم عظیم از مقابله با این پدیده است که مطرح میشود و چرایی آن را نمیدانیم.
نواح با اشاره به اظهارات وزیر بهداشت درباره اینکه جوانان در آستانه افسردگی هستند گفت: یکی از دلایل افسردگی همین اتفاقات و خشونتهایی است که میبینیم و ناخودآگاه جذب میکنیم، این باعث میشود همه در جامعه پرخاشگر شوند.
وی یکی دیگر از مسائل موثر را فیلمهای تلویزیونی عنوان کرد و گفت: بیشتر فیلمهای تلویزیون ماهیت ایدئولوژیک و حماسی دارد که در این فیلمها نوعی خشونت، به شکل آنارشیسم نهادی شده وجود دارد، به ویژه در فیلمهای انقلابی، مرگ برای ما امری دسترسی پذیر نشان داده میشود، این خشونت در جمعیت جوان درونی میشود، از طرف دیگر نوعی حق و ناحق کردن، باعث میشود بازسازی قهرمانان فیلمها نیز در میان جوانان درونی شود.
نواح با بیان اینکه آمار و اطلاعات درستی از تجمعات اخیر نداریم و این اطلاعات کم کم دارد به دست میآید گفت هیچ فیلمی از شعارها تاکنون نداشتیم در گذشته در بعضی تجمعات از خانواده پهلوی دفاع کردند آیا این بار هم بوده یا مرگ بر کسی گفته شده، آیا مردم گامی جلوتر رفتهاند، به نظر من مردم از اصولگرا و اصلاح طلب عبور کردند و پدیده را سیاسی میبینند.
وی درباره ارتباط آزادی و فرهنگ نیز اظهار داشت: ۷۵ ارگان در کشور درباره فرهنگ صحبت میکنند اما هیچکدام متولی فرهنگ نیستند که این وضع فعلی را بوجود آورده است که از سر سوزن آزادی که به دست میآوریم نمی توانیم استفاده کنیم.
اعتراضات خشنتر میشود
عضو گروه روانشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز همچنین در این نشست با بیان اینکه خشونت و استفاده از سلاح گرم در اعتراضات بعدی بیشتر میشود، گفت: تفاوت اعتراضات خوزستان نسبت به دیگر مناطق، احساس تبعیض بیشتر در مردم این استان است.
یدالله زرگر اظهار داشت: اسامی مختلفی برای این رخداد طرح شده است که شامل اعتراض، اغتشاش، تجمع، کلماتی چون جنگ و حتی جنگ جهانی هم استفاده شده، واقعیت هم به همین صورت، طیفی از حالات هم مطرح شده است مختلف و این تجمعات و اعتراضات، بخش ملایم و صرفا شعاری و خواستاری، بخشی همراه با خشونت ملایم، بخشی با خشونت شدید بدون سلاح و بخشی با استفاده از سلاح گرم همراه بوده است.
وی تبیین روانشناختی اعتراضات را متمرکز بر نظریه «دشواری در تنظیم هیجان» دانست و افزود: با وجود اهمیت هیجانات، احساسات و عواطف، هم به صورت فردی و خانوادگی و نهادهای اجتماعی، به هیجان اهمیت داده نمیشود.
زرگر با اشاره به تحقیقات بسیار درباره دشواری در تنظیم هیجان، اظهار داشت: این مسئله میتواند باعث اختلالات وسیعی از جمله اضطراب افسردگی، ترس، پرخاش، خشم، آسیبهای اجتماعی همچون اعتیاد به الکل، آشفتگیهای خانوادگی، خیانت به همسر، جرایم، قتل، گرانفروشی و کلاهبرداری شود، البته ژنتیک، مسائل خانوادگی و اجتماعی میتواند مسیر آن را تعیین کند.
وی اضافه کرد: تنظیم هیجان به شیوههایی گفته میشود که افراد به وسیله آنها آگاهانه یا نا آگاهانه هیجانات خود را کم یا زیاد و یا حفظ میکنند، دشواری در تنظیم هیجان ناشی از دلایل فردی و اجتماعی است؛ به این معنی که یا فرد نمیتواند هیجانات خود را تنظیم کنند و یا شرایط نامناسب محیط مانع تنظیم هیجان میشود که در هر حال پیامدهای وسیعی به دنبال دارد.
این روانشناس تصریح کرد: وقتی همه افراد در یک جامعه طی سالیان تحت عوامل منفی، مستمر و شدید قرار دارند، و از سوی دیگر شرایط برای کسب هیجانهای مثبت هم به طور کافی وجود ندارد، شاهد دشواری در تنظیم هیجان هستیم، به طور مثال میتوان به پیامدهایی اشاره کرد که برای برگزاری یک جشن فارغ التحصیلی تا یک اعتراض معمولی برای دانشجویان بوجود میآید.
وی افزود: کم اعتمادی به مسئولان (اکنون به مرز بیاعتمادی رسیده)، تضعیف هویت ملی، عدم پرداختن به اسطورههای تاریخی ایران، ضعف اعتقادات مذهبی، تغییر سنتها و تضعیف ارزش های اخلاقی نیز به دشواری در تنظیم هیجان دامن میزند، به طوری که اکنون در شرایطی قرار داریم که همه جامعه نمیتواند هیجان خود را تنظیم کند و این هیجان در شوکهای اجتماعی اقتصادی هیجانات به صورت کنترل شده تخلیه نمیشود، به همین دلیل پرخاشگریها در جاهای مختلف بروز میکند و در مواقعی هم خود را به شکل اغتشاش و شورش نشان میدهد.
زرگر اضافه کرد: وارد شدن استرس های سیاسی اقتصادی اجتماعی نظامی به هیجان تبدیل میشود و هر اتفاقی که در جامعه بیفتد در نهایت تبدیل به ناراحتی، خشم، حسرت و تبعیض میشود که این احساسات متراکم جمع شده و طی سالها خود را به اشکال مختلف نشان میدهد.
این استاد دانشگاه با اشاره به تحقیقات خود درباره شیوههای اعتراض از سال ۸۱ تا سال ۹۶ توضیح داد: مقایسه اعتراضات در این مدت نشان میدهد که اعتراضات به شکل معناداری خشنتر شده و پیش بینی شده بود که اعتراضات بعدی خشنتر و احتمال استفاده از سلاح گرم بیشتر خواهد شد.
وی تاکید کرد: یکی از نکات مشترک درباره پیشبینیهای آینده این است که بدون شک دشواری در تنظیم هیجان جامعه اتفاق خواهد افتاد و اعتراضات به شکل نرم و خواسته و شعار، به خشونت و استفاده از سلاح گرم بیشتر گرایش پیدا می کند.
زرگر همچنین درباره تفاوت اعتراضات در خوزستان و سایر استانها گفت: در اعتراضات خوزستان استفاده بیشتر از سلاح گرم در مقایسه با سایر استانها مشاهده شده است.
وی با بیان اینکه تحقیقات احساس تبعیض در خوزستانیها را بالا نشان می دهد، تصریح کرد: یکی دیگر از تفاوتها، احساس تبعیض بیشتر در خوزستان نسبت به اغلب استانها است که به دلیل مقایسه خود با توسعه اقتصادی قبل از انقلاب به واسطه نفت، مقایسه با کشورهای منطقه به خصوص کشورهای حاشیه خلیج فارس و مقایسه با آنچه از منابع مختلف، داشتهها و استعدادهای گوناگون اقتصادی اجتماعی در این استان است که این مسائل مبنای تبعیض را عمیق تر و شدیدتر میکند، به همین دلیل در ساعات اولیه، صدای بیشتری از اعتراض در خوزستان شنیده میشد.
زرگر همچنین با انتقاد از عملکرد نیروی انتظامی گفت: در تبیینهای نظامی پلیسی امنیتی گفته میشود که هر نوع اغتشاشی باشد ما سرکوب میکنیم اما باید به آنها پاسخ داد این سرکوبها به چه قیمتی انجام میشود، به طور نمونه سوریه کنترل شد ولی به چه قیمتی.
ورشکستگی اقتصادخواندههای لیبرال
عضو هیات علمی گروه اقتصاد دانشگاه شهید چمران اهواز با بیان اینکه برداشت محدود از دین باعث این مشکلات در کشور شده است گفت: تاکنون فرمولهای یکسری از اقتصاد خواندههای لیبرال بدون توجه به ساختار موجود اجرا و باعث اتلاف منابع زیاد و عدم دستیابی به اهداف شده است.
مرتضی افقه افزود: حوادث اخیر در حالی به بهانه افزایش قیمت بنزین رخ داد که در طول تاریخ بعد از انقلاب شاهد حوادث سختتر بودیم که هیچکدام به این شکل نمود پیدا نکرد، به طور مثال تورم ۵۰ درصدی در سال ۷۴ ، افزایش قیمت شوک مانند قیمت ارز و بنزین، اما اعتراضات از سال ۹۶ به این سو واکنشهایی را به این صورت دنبال داشته است.
به گفته وی مشکلات عمدتا نمود اقتصادی دارند اما ریشه های آنها غیر اقتصادی است، به این معنی که بحث کنونی بیکاری، کاهش قدرت خرید، فقر، نابرابری و تورمی است که نتوانستیم با فرمولهای موجود آنها را مهار کنیم.
وی با اشاره به دلایل افزایش قیمت بنزین گفت: اگرچه طرفداران اقتصاد آزاد معتقدند که ارزان بودن قیمت بنزین باعث تخریب محیط زیست و افزایش مصرف میشود اما واقعیت این است که دولت می توانست قیمت را تدریجی از پنج سال پیش افزایش دهد و مجلس این اختیار را داده بود، اما دولت با پیش بینی تبعات، جرات اجرای آن را نداشت، به همین دلیل با اولین تنش همه خود را کنار کشیدند و آن را به شورای امنیت برد.
افقه اظهار داشت: اقتصاد کشور وابسته به فروش حداقل ۲.۵ میلیون بشکه نفت است (قبل از انقلاب چهار میلیون بشکه نفت به فروش میرسید) و بودجه دولت با تکیه بر نفت، مالیات و سایر منابع محقق میشود، از آنجایی که امکان تامین بودجه از مالیات وجود ندارد، و از سوی دیگر با تحریمها نفت فروش به حدود صفر رسیده طبیعی است که دولت نیاز به منبع درآمدی و راههای جایگزین داشته که افزایش قیمت بنزین به همین دلیل بوده است.
وی افزود: عدم وابستگی به نفت، عدالت در توزیع منابع و امکانات، حکومت مستضعفان، جلوگیری از فساد اداری و پارتیبازی و شعارهای انقلاب ایران بوده که همه آنها اقتصادی است و برای تحقق آنها و رسیدن به الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت، ۶ برنامه توسعه، چندین سند، سیاست های کلی نظام، چشم انداز ۲۰ ساله و ۱۰ شعار اقتصادی سالانه مطرح شد این شعارها به واقعیت نرسید.
این اقتصاددان با بیان اینکه موانع تحقق اهداف اقتصادی، ریشههای غیراقتصادی داشته، اضافه کرد: نظام ارزشی حاکم بر تصمیمات و تدوین برنامهها ضد توسعه، ضد تولید و ضد پیشرفت است.
وی در ادامه انسان را تنها منبع ثروت دانست و افزود: نظام ارزشی دینی بر مبنای حاکمیت دینی بوده ولی از همه ظرفیتهای دین استفاده نشده و تنها از بخش «فقه» استفاده شده که کمتر به اقتصاد کمک میکند، این در حالی است که در دین آموزشهای زیادی برای پیشرفت اقتصادی وجود دارد که حذف یا شعاری شده و تنها بر مسائل ظاهری تاکید شده است؛ به این صورت که نماینده مجلس، وزیر، همه مدیران و نیروی انسانی بر اساس این سیستم ظاهر پسند انتخاب میشود که هیچکدام نمی تواند به تولید و افزایش تولید کمک کند.
افقه سهم تحریم را در مشکلات اقتصادی ۲۰ تا ۳۰ درصد عنوان کرد و گفت: تحریم باعث شد بی کفایتیها و بی تدبیریهای ۳۰ سال گذشته عریان شود.
وی اظهار داشت: تصمیم گرانی بنزین ارتباطی به رئیس جمهوری نداشت و تصمیم نظام بود دلیل آن هم جایگزینی فروش ۲.۵ میلیون بشکه نفت بود اما دولت به دلیل کاهش محبوبیت و یا حوادث ۹۶ نتوانست آن را زودتر اجرا کند.
افقه تصریح کرد: در حال حاضر ۵۰ درصد بنگاههای اقتصادی کشور تعطیل هستند، در خوزستان ۴۰ درصد واحدهای صنعتی در شهرکهای صنعتی تعطیل و بقیه نیز با نیمی از ظرفیت خود کار میکند بنابراین نمی توان از آنها انتظار پرداخت مالیات داشت.
اعتراضات هفته پایانی آبان گذشته پس از اعلام افزایش نرخ بنزین در خوزستان و تعداد دیگری از استانها رخ داد. پیش از این عباسزاده فرمانده انتظامی خوزستان از شناسایی و دستگیری ۱۴۵ نفر از عاملان اصلی و لیدرهای اغتشاشات اخیر در خوزستان خبر داده بود.
سپاه ولیعصر (عج) استان خوزستان نیز شامگاه دوشنبه طی اطلاعیهای اعلام کرد: تعدادی از عوامل مسلح حوادث و اغتشاشات اخیر در شهرستان ماهشهر دستگیر شدهاند.