مسئولان ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران پس از هدف قرار گرفتن شهید قاسم سلیمانی و ترور این عنصر خدوم در خاک عراق با رعایت جوانب امر مبادرت به موشکباران پایگاه محل استقرار نظامیان امریکایی در عراق کردند که هنوز با وجود سپری شدن چند روز دولت امریکا و پنتاگون حاضر به بیان ابعاد خسارات و تلفات وارد شده به این مرکز مهم راهبردی نشده اند.
اینکه چرا مدعیان شفاف سازی به لطاف الحیل از تشریح حجم خسارات طفره می روند و با مدیریت زمان می کوشند با توسل به دستاویزهایی اقدام بی سابقه ایران که منجر به خدشه دار شدن هیمنه ایالات متحده امریکا شده را کم ارزش جلوه دهند بدون تردید ریشه در بیم امریکا از فاش شدن واقعیات و تبعات روانی و سیاسی ناشی از افشای حقایق دارد.
هر چه زمان بگذرد حتی اگر به صورت قطره چکانی اما ابعاد این موضوع بتدریج روشن می شود و لاپوشانی های فعلی که برای از بین بردن آثار خسارات و نیز انتقال کشته ها و مجروحین به خارج از دید عموم انجام می شود، کارایی خود را از دست می دهد.
البته سناریوی که بلافاصله با هدف فرافکنی و انحراف افکار عمومی در خصوص سقوط هواپیمای مسافری اوکراینی به مرحله اجرا در آمد علاوه بر تلاش کارتل ها و صنایع هواپیما سازی با اهداف اقتصادی متضمن هدفهای دیگری بوده که بی شک ایجاد فرصت برای ارتش امریکا در یافتن مستمسک هایی برای نفی واقعیات در باره اقدام شجاعانه ایران در حمله به پایگاه عین الاسد در صدر این فهرست جا دارد.
دولت امریکا که علاوه بر اقتدار نظامی در حوزه مدیریت رسانه به مدد لابی های صهیونیستی قدرت بلامنازع محسوب می شود در راستای منافع خود ، جعل اخبار و نفی حقایق را نظیر سایر عرصه ها البته با چاشنی تحلیل و استفاده از آخرین یافته های روانشانسی در سطح گسترده تعقیب می کند.
رییس جمهور امریکا برای ادامه زمامداریش مرتکب هر نوع جنایت و متوسل به هرگونه فریب و ترفند خواهد شد و این موضوع حتی برای هم حزبی ها و دولت های غربی همسو عیان شده است ، بنابراین آگاهی و اطلاع مردم امریکا از حجم خسارت وارده به این کشور که متعاقب به شهادت رساندن سردار سلیمانی بوده است از منظر ترامپ و تیم همراهش به مثابه سم مهلکی شمرده می شود که به هر شکل ممکن باید مانع از تزریق آن به فضای رسانه ای شود.
در این نوشتار روی خطاب به برخی افراد و جریانات در داخل کشور نیز هست که همواره دم از ضرورت شفاف سازی، تنویر افکار عمومی، حق دسترسی آحاد مردم به واقعیات و شعارهایی از این نوع زده و به دلیل زاویه ای که با حاکمیت دارند، چشم خود را بر روند جاری در فضای رسانه ای در اختیار نظام سلطه بسته اند و از روی عناد و لجاجت بدون نظر داشت مصالح ملی مبدل به بوق های رسانها ی دشمنان تمامیت ارضی ایران و تحریم کنندگان ملت ایران شده اند.
این افراد و جریانات که از قضا دم از روشنفکری نیز می زنند و رقیب را متحجر معرفی می کنند به دلیل مخالفت خوانی هایشان با حاکمیت داخلی،به هنگام بروز حوادث لحظه ای زحمت تامل و اندیشه ورزی برای تشخیص سره از ناسره را بخود نمی دهند، گوش جان به افاضات کارشناس نماهای وطن فروش بی بی سی و ایران اینترناشنال و … داده و با بازتاب و بازنشر اخبار و تحلیل های ناصحیح و جانبدارانه عقده گشایی می کنند.
امید می رود این عده به خود آمده و با کنار گذاشتن تعصب و عناد حداقل منصفانه قضاوت کنند، بدون شک کشور ما در شرایط فعلی گل و بلبلی نیست، ضعفهای ساختاری و عملکردی فراوان در حوزه های گوناگون بچشم می خورد اما حداقل استقلال رای ایران و مقابله اش با زورگویی امثال ترامپ نیز دیده شود.
خوشبختانه به دلیل دور تسلسل فریب و القائات رسانه ای بیگانه و همچنین تلاش جمع زیادی از وطن دوستان برای روشنگری در فضای مجازی فاصله چندانی تا رویین تن شدن اذهان عمومی در برابر دروغ پردازی های مستمر و مکرر نظام سلطه و اذناب آنها نمانده است.
گذری کوتاه بر شرایط در کشورهایی که آقای ترامپ بدون تعارف از آنها به گاو شیرده تعبیر می کند، حس خوب عزتمندی را در فراخنای روح و جان هر ایرانی وطن دوست ایجاد می کند.