یکی از مدافعین جدی حقوق زنان شخص مقام معظم رهبری هستند. در این دیدار هم ایشان در بخشی از صحبتهایشان روی این موضوع با صراحت تاکید کردند. مثلا ایشان حمایتگرانه نسبت به بحث حقوق زنان در روابط بین زوجین و در خانواده صحبت کردند.
کار کردن در حوزه زنان و خانواده از آن دست کارهای چالشبرانگیز است که ایده و خواسته در آن زیاد است اما در مرحله اجرا افراد کمی میتوانند در این حوزه حساس فعالیت موثر انجام بدهند. حوزه حساسی که اساس جامعه ایرانی-اسلامی ما بر پایههای آن یعنی خانواده بنا شده است. زنان هم طبق روایات دینی و هم طبق روابط اجتماعی از پایههای اصلی یک خانواده به شمار میروند که فعالیت آنها میتواند تعیین کننده یک خانواده موفق، آگاه و شاد یا خانوادهای افسرده، ازهم پاشیده و ناموفق باشد.
خانم فاطمه قاسمپور؛ عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات زن و خانواده و مدیر دفتر تهران این نهاد از جمله کسانی است که حدود ده سال خود را وقف فعالیت در حوزه زنان و خانواده کرده است. وبسایت شاخص مهرخانه به علاوه کارهای پژوهشی و میدانی در حوزه مسائل دینی مربوط به خانواده از فعالیتهای این نهاد است. بخش علوم اجتماعی و پژوهشهای حوزه خانواده هم زیرنظر خانم قاسمپور اداره میشود.
اما آنچه باعث شد به بهانه آن پای حرفهای خانم قاسمپور بنشینیم، دیدار هفته گذشته ایشان به همراه جمعی دیگر از بانوان فعال حوزه زنان و خانواده با رهبر انقلاب بود.
در گزارش پیش رو خانم قاسمپور علاوه بر تشریح وضعیت حوزه زنان و خانواده در کشور و کارهایی که در این سالها انجام شده است؛ از حال و هوای دیدار با رهبری و دغدغههای ایشان در حوزه زنان گفتهاند.
دیداری برای تبادل و کسب تجربه
من از جلسات پنج شنبههای حضرت آقا زیاد شنیده بودم و خیلی دوست داشتم که خدمت ایشان برسم. جمعی که در جلسه بود از جهت تنوع افرادی که دعوت شده بودند جمع خوبی بود. یک نکتهی قابلتوجه این بود که برخی از فعالین استانی حوزه خانواده هم به این مراسم دعوت شده بودند و به نظرم این انتخاب، انتخاب خوبی بود. برخی از مجموعههایی که فعالیتهای کنش گرانهی خوبی انجام میدهند و برخی افرادی که در حوزهی خانواده منبرها یا سخنرانیهای قابل توجهی دارند هم حضور داشتند.
ممکن بود به ذهن من به عنوان فردی که دعوت شده بود، جای بعضی از افراد خالی باشد ولی در کل جمع خوبی دور هم و در محضر آقا جمع شده بودند و صحبتهای بسیار خوبی مطرح شد.
نکتهای که برای من واقعاً قابل تحسین بود این بود که افرادی که فعالیت مستقیم میدانی دارند، بی واسطه آمدند و این اطلاعات را که تجارب بعضا منحصربه فرد خودشان محسوب میشد با دیگران و با مقام معظم رهبری مطرح کردند. این موضوع حتی یک فرصت مغتنم برای بازخورد گرفتن از طرف رهبری بود. ایشان هم این موضوع را مطرح کردندو فرمودند که با دیدن این جمع به عرصه خانواده دلگرم شدند.
رهبری میگویند فعالیتهای حوزه خانواده باید موثرتر باشد
حضرت آقا در این دیدار فرمودند که هر چند فعالیتهای خوبی در عرصه خانواده در حال وقوع است اما این فعالیتها به حل مسأله یا جایی که انتظار داشتهایم نرخ مسألهای کاهش پیدا کند منجر نشده است.
طبق روال حضرت آقا در اکثر دیدارهایشان هر کسی صحبت کند، ایشان به صحبتها با دقت توجه میکنند و بازخورد میدهند. اگر افراد سؤالی یا شبههای را مطرح میکردند، ایشان در لحظه شبهه را پاسخ میدهند. در برخی از موارد دقت نظرشان از فعالان حوزهی فرهنگی و حتی اشرافشان به مسئله خیلی بیشتر بود. مثلاً یکی از افراد دربارهی کتابی صحبت کرد که خیلی مخاطب دارد. حضرت آقا متذکر شدند که بخشی از معروفیت این کتاب به خاطر فضاسازی هاست و اینطور نیست که به میزان معروفیتش خواننده هم داشته است.
در حوزهی زنان معمولاً بحثی مطرح میشود که یکی از مدافعین جدی حقوق زنان شخص مقام معظم رهبری هستند. در این دیدار هم ایشان در بخشی از صحبتهایشان روی این موضوع با صراحت تاکید کردند. مثلا وقتی صحبت از روابط بین زوجین بود؛ ایشان حمایتگرانه نسبت به بحث حقوق زنان در روابط بین زوجین و در خانواده صحبت کردند و این را یکی از مسائل مهم گفتمان انقلاب اسلامی بیان کردند. تاکید هم کردند که باید روی موضوع هم از جهت حقوقی هم از جهت فرهنگی کارهای جدی صورت بگیرد.
اشراف رهبری روی مسائل خانواده بسیار بالاست
برخی از دوستان شرکت کننده در این جلسه میگفتند که تا قبل از این دیدار فکر میکردند شاید گزارشها و اطلاعاتی که در حوزه خانواده و موضوعهای اجتماعی به دست میآید، به حضرت آقا نرسد.
اما این نکته که گفتم ایشان از وجود این مباحث دلگرم هستند اما این فعالیتها را کافی ندانستند، نقض این گفته است. اولاً ایشان به موضوعات اشراف دارند و حتی در مباحثی، ریز جزئیات را هم مطلع هستند و از آنطرف نگاه واقع گرایانهای هم به مسائل دارند. یعنی نه نگاه انکار دارند، نه نگاه تغافل. این نگاه کاملاً در تمام روند جلسه جاری بود.
حضرت آقا در گروه فقهایی قرار دارند که اجتهادگرا هستند. ایشان این رویکردشان را در مسائل مختلف حوزهی زنان، نه فقط در این دیدار بلکه در موضعگیریهای دیگر هم نشان دادهند. مثلاً بحث عرصه و عیان در ارث حکم فقاهتی ایشان بود که زنان هم از عرصه هم از عیان ارث میبرند. یعنی ایشان با توجه به موضوع و روش فقاهتی به این حکم رسیدند.
مثلا در این دیدار موضوع سقط جنین مطرح شد و رویکرد ایشان دربارهی سقط جنین هم همین رویکرد فقاهتی بود و در کنار این خواستار فرهنگسازی در این زمینه هم بودند.
هویتهای سه گانه زنان باید کنار هم به سامان برسد
امروز میبینیم که در دانشگاههای خودمان رویکردی فمنیستی رواج دارد که سعی میکند در حوزهی اندیشهای، دیدگاه رهبری را نسبت به حقوق زن، جایگاه زن و ارزش او پایین بیاورد. یا اینکه بگوید رهبر جمهوری اسلامی ایران فقط موضوعات سیاسی برایش مهم است.
اما مطالعهی روندی بیانات ایشان کاملاً نافی این بحثهاست. یعنی وقتی که بیانات حضرت آقا مطالعه یا شنیده میشود، نسبتی که این بیانات با بستر اجتماعی پیدا میکند، معلوم میکند که ایشان هم دربارهی اشتغال زنان، هم راجع به مناصب زنان، هم راجع به حقوق زنان در خانواده، راجع به امنیت زنان و… هیچ وقت رویکردشان منفی نبوده است. ایشان عرصهی حضور اجتماعی زنان را همیشه به عنوان یکی از عرصههایی که برای جمهوری اسلامی مهم هست مطرح میکنند و در کنار آن نقش زنان در خانواده را هم مطرح میکنند. ایشان نقش زن چه در خانواده، چه در اجتماع را نقش محوری میدانند نه نقش حاشیهای و اعتقاد دارند زن اگر وارد اجتماع بشود حتی میتواند اثرگذاریاش از مرد هم بیشتر باشد چون خانوادهاش را با خودش وارد اجتماع میکند.
مطالعه روند و منظومه فکری ایشان نشان میدهد که کاملاً نسبت به حقوق زنان و جایگاه زن نگاه اصولی دارند. البته این نگاه به معنای این نیست که نفی عرصه فردی و خانوادگی زن اتفاق بیفتد بلکه هویتهای زن در تعامل با هم هستند. یعنی ما باید بتوانیم این سه گانه هویتی را سامان بدهیم و در واقع اینها در کنار هم معنا پیدا میکند.
البته قاعدتاً نقشهای خانوادگی در منظومهی فکری حضرت آقا و حضرت امام مسألهی مهمی است چون نقش بی بدیلی دارند. ولی باز هم میگویم که این به معنای نفی هویت اجتماعی، نقشهای اجتماعی و حتی جایگاههای سیاسی زنان نیست.
بخشی از مسئله فرزندآوری تحت تاثیر مسائل اقتصادی است
علیرغم صحبتهای مقام معظم رهبری، ما هنوز حتی به نرخ جایگزینی هم در بحث فرزندآوری نرسیدهایم و این مسأله خطرناکی است. اگر این مسأله ترمیم نشود قاعدتاً چند سناریو برای وضعیت جمعیتی ایران در آینده پیش بینی می شود که سناریوهای موفقی نیستند مثل پیری جمعیت که مسائل خیلی جدی را برای کشور ایجاد میکند. مسأله جمعیت مسأله مهمی است. نسبت به آن، هم باید کنش جدی در سطح حاکمیتی هم اتفاق بیفتد هم در سطح مردمی.
من تصورم این هست که مسأله جمعیت را غیر از اینکه باید فرهنگ سازی کرد تا افراد به داشتن فرزند بیشتر ترغیب بشوند؛ باید مزایای داشتن فرزند بیشتر هم برای خانوادهها مشخص بشود. یعنی تسهیلاتی برای خانوادهها در نظر گرفته بشود و این موضوع به یک نگاه کلان مملکتی تبدیل بشود. چون قطعا بخشی از این مسأله تحت تأثیر شرایط اقتصادی است. البته من نمیخواهم همهی مسائل جمعیت را به مسائل اقتصادی تقلیل بدهم، ولی نباید انکار کرد که در شرایط فعلی اگر کسی فرزند کمتری داشته باشند، از جهت کیفی میتوانند زندگی بهتری برای بچههایش فراهم کند.
در حوزه خانواده، رویکرد آسیبشناسانه غلبه دارد
گزارهای که این روزها بسیار در قالب انتقاد به فعالیتهای حوزه خانواده مطرح میشود این است که این نهادها تجمیع شده و فراگیر نیستند. یا اینکه کنش گران و کارشناسان این حوزه فضا و نوع نگاهشان با جامعه فرق دارد. مثلا حرفهایشان به صورت متقابل توسط جامعه شنیده نمیشود یا اینکه جامعه حس نمیکند که این نهادها و مراکز حرفهایشان را میشنوند و یا برنامهای برای آنها دارند.
من فکر کنم علت این است که اولا ما تحلیل دقیقی از وضعیت حوزه خانواده نداریم. یعنی چون یک وقتهایی غلبهی رویکرد آسیب شناسانه داریم، با مسألهی خانواده که مواجه میشویم غلبهی این رویکرد باعث میشود که ظرفیتهایی که ممکن است به احیای خانواده کمک کند را به درستی نشناسیم.
پس اولین نکته این است که ما شناخت درستی درباره مسئله خانواده داشته باشیم. حتی من میگویم که در زمینه آمار هم این آمار به نحوی بیان میشود که در بخشی از جامعه هراس ایجاد میکند. در صورتی که منطق درست در این آمار رعایت نمیشود. مثلاً در بحث نرخ رشد طلاق معمولا نسبت ازدواج به طلاقهایی که در یکسال اخیر بوده بیان میشود در صورتی که ممکن است که میزان امر طلاق در جامعه کمتر از این نسبت باشد. علت هم این است که از نحوهی آماردهی تا شناخت مسأله اتفاق نظری کارشناسی وجود ندارد.. در کنار اینها بین حوزهی کارشناسی و حوزهی کنش هم اتفاق نظر نیست. همین باعث میشود که بعضاً کنشها ناظر بر یک حیطهی خاص و راهبردها معمولاً ناظر به راهبردهای روان شناسانه باشد.
ما تصورمان این هست که اگر مهارت در حوزهی خانواده افزایش پیدا کند تنشهای خانواده کاهش پیدا میکند. در صورتی که خیلی وقتها مسائل حوزهی خانواده انگارههای ذهنی افراد هستند. یا ممکن است مسائل دیگری دخیل باشند. ما این پیچیدگیها را درست شناسایی نمیکنیم و به همین خاطر راهبردمان تقلیل گرایانه میشود.
متولیان حوزه خانواده مانند جزیرههای از هم جدا هستند
نکته دیگر این است که حوزه خانواده متولی ندارد. الان حضرت آقا بسیاری از سیاستهای کلان حوزهی خانواده را ابلاغ کردهاند. دستگاههای بسیاری در قبال این سیاستهای کلان مسئول هستند. ولی متولی که پیگیری کند که چرا خیلی از اینها اتفاق نمیافتد یا پیگیری نمیشود، وجود ندارد.
چرا آئین نامههایی برای این پیگیریها طراحی نشده است؟ اصلا الان این سیاستها در چه مرحلهای از اجرا هستند؟. ما آن متولی لازم را در حوزهی خانواده نداریم. در کنار این بحث خود نهاد سیاست هم با نهاد کارشناسی و جبههی مردمی ارتباط مناسبی ندارد. همه اینها حوزه خانواده را به جزیرههای جدا از هم که رابطهی ارگانیکی بین آنها وجود ندارد تبدیل کرده است. همین مسائل باعث شده حوزه خانواده آن جور که باید و شاید حقش ادا نشود و مسائلش حل نشود.
نبود اجماع نخبگانی باعث میشود به راهبرد درست نرسیم
من تصورم این هست که بخشی از فرهنگ سازی به اینکه شما بتوانید آن راهبرد را دقیق مشخص کنید برمیگردد. مثلاً برخی معتقدند که مسألهی ازدواج، یک مسألهی فرهنگی است. برخی مسألهی ازدواج را فقط اقتصادی میبینند. برخی ممکن است مسأله را از زاویهی دیگری تحلیل بکنند مثلا فقط تحلیلهای جامعه شناختی ارائه بدهند. بعضاً برخی از مفاسدی که در جامعه وجود دارد باعث میشود که افراد تمایل به ازدواج پیدا نکنند. این راهبردهای فرهنگ ساز چون در کنار هم دیده نمیشود، ممکن است برخی مسأله را معرفتی ببینند، برخی مسألهی را رفتاری ببینند و… .
اینکه ما معمولاً اجماع نخبگانی راجع به مسائل نداریم قاعدتا باعث میشود در حوزهی راهبرد هم اشراف پیدا نکنیم و به دنبال آن در حوزهی فرهنگ سازی هم کارهایی که اتفاق میافتد جامع نباشد. این هم یکی از مسائل جدی ما هست.
فرصتهای جامعه ایرانی-اسلامی برای حل مشکلات خانواده زیاد است
درباره روند و وضعیت فعلی جامعهی ایرانی و بقای آن با دو رویکرد میشود صحبت کرد. اولی رویکرد آسیبشناسانه است. در رویکرد آسیب شناسانه هرقدر نرخ مسائل پایین بیاید باز هم باید برای ما مسأله باقی خواهد ماند، چون رویکرد این هست که گفتمان انقلاب اسلامی باید بتواند خانواده را در جایگاه اعلای خودش قرار بدهد. در رویکرد آسیب شناسانه اگر مسائل مبتلابه خانواده حل نشود بقای خانواده تهدید میشود. در حوزهی تشکیل خانواده، نرخ پایین ازدواج، نرخ بالای طلاق، سن ازدواج و… . بحث نرح جمعیت و بحث روابط بین زوجین که حضرت آقا هم آن را مطرح کردهاند از مسائل جدی است.
در کنار نگاه آسیب شناسانه من فکر میکنم میتوانیم نگاهی هم به فرصتهای بی بدیل جامعه ایرانی-اسلامی در حوزه خانواده داشته باشیم. مثلا درباره ازدواج ممکن است که در بخشی از جامعه عدم تمایل ایجاد شده باشد. ولی هم چنان تشکیل خانواده و ازدواج و اصل خانواده در جامعه ما ارزشمند است و همچنان نهاد خانواده مورد توجه است. ممکن است رقبایی در قالب سبک برای خانواده تشکیل، ایجاد شده باشد، ولی این سبکها نتوانستند در روندی که در حال طی شدن است، جایگاهشان را به جایگاه خانواده نزدیک کنند. اینها همه مسائلی از جنس نقاط قوت مسأله در حوزه خانواده و در جامعه ما هستند.