اذعان به این نکته که اینترنت و شبکه های اجتماعی به عنوان پدیده نوظهور و وارداتی در بازه زمانی اندک به صنعتی بی بدیل تبدیل شده که همه روابط اجتماعی، فرهنگی و سایر عرصه های زندگی بشری را متاثر کرده و استفاده از آن گریز ناپذیر بنظر می رسد مورد اتقان همگان است.
صدور بخشنامه های متعدد در خصوص ممنوعیت استفاده از فضای مجازی در ادارات و دستگاههای اجرایی دستمایه تنظیم نوشتاری از سوی سرویس سیاسی آژانس خبری تحلیلی آزاد شد.
فرا مکان و فرازمان بودن اینترنت و در دسترس بودن آن، موجب شکل گیری شیوه جدیدی از تعاملات اجتماعی نسبت به گذشته شد و تغییراتی شگرف در سبک زندگی، تعاملات اجتماعی و حتی مشارکت سیاسی و نحوه آن به وجود آورد تا جایی که امروزه اینترنت بیشترین نقش را در اطلاع رسانی و تبلیغات برای عموم دارد و به عنوان اصلی ترین کانال ارتباطی محسوب می شود وبه دلایل مختلف از جمله نامحدود بودن ارتباطات، بی هویت بودن، آزادی بسیار زیاد، بی مکانی و بی زمانی کاربران و … با اقبال عمومی مواجه شده و هرکدام به تناسب اهداف خود، فعالیت هایشان را گسترش داده اند.
پیشینه ما در زمینه نوع مواجه با دستاوردهای جدید به خصوص در عرصه رسانه چندان قابل دفاع نیست، از یاد نبرده ایم که محدودیت های متعدد برای ممانعت استفاده از” ویدیو” میزان اندکی توفیق در جلوگیری از فراگیری این رسانه را کسب کرد و این دور تسلسل به شیوع کاربرد ماهواره و تقریبا همه گیر شدن استفاده از این وسیله ارتباطی منتهی شد.
در هر دو مورد بخشنامه ها و مقررات پر شماری تدوین و ابلاغ شد،هزینه های مادی و معنوی مترتب بر چنین شیوه منفعلانه شاید قابل احصا نباشد اما هنوز رسوبات فرهنگی آن در اذهان باقی مانده است.
بر پایه فانون ممنوعیت استفاده از ماهواره که هنوز موضوعیت و سندیت دارند بخش اعطمی از مردم کشور مرتکب تخلف شده و این نوع شیوه جرم انگاری و تعمیم حوزه تخلفات به عرصه های گوناگون هر چند کارایی خود را از دست داده است اما کماکان در بخش های مختلف و ارکان حاکمیتی هواداران زیادی دارد.
ممنوعیت استفاده از فضای مجازی غیر رسمی در ادارات و نهادهای مختلف نیز فرجامی بهتر از ممنوعیت استفاده از ویئو و دستگاههای گیرنده ماهواره فراروی خود نمی بیند، در حالی که میزان بهره وری در سازمانهای دولتی بر اساس آمارهای غیر رسمی از سطح نازل و نگران کننده ای برخوردار است، سپری کردن ساعات کاری در بسیاری از ادارات ممزوج با حضور کارمندان در شبکه های اجتماعی است.
برای بیان اجمالی نتایج مترتب بر قانون منع استفاده از شبکه های مجازی در ادارات بیان یک مورد مفید به فایده است که با عنایت به مراتب پیش گفته بخشی از جامعه در دوره ممنوعیت استفاده از ویدیو و همچنین غیر قانونی بودن نگهداری از تجهیزات ماهواره به دلایل مختلف به این مساله التزام داشته و دارند اما هر چند آمار دقیقی وجود ندارد ، به صراحت می توان ادعا کرد درصد این افراد در مقایسه با سایرین چشمگیر نخواهد بود.
امروز فضای مجازی رقیب جدی برای رسانه های رسمی شده و این امر منحصر به کشور ما هم نمی باشد اما بنظر می رسد فاصله گفتمانی رسانه های رسمی ایران با ماهیت و محتوای منتشر شده در فضای مجازی تقریبا همخوانی ندارد.
عدم استفاده از فضای مجازی شور بختانه معادل دور ماندن از بسیاریر جریانات ، اتفاقات و رویدادهای ریز و درشتی است که امروز به عنوان خوراک اذهان عمومی تهیه و در بسته بندی های شکیل اما با محتواهای مسموم مورد استفاده قرار می گیرد
در مجموعه های اداری کشور تعداد بیشماری از افراد متعهد و کارامد وجود دارند که ملتزم به آموزه های دینی و اخلاقی می باشند و از توانمندی، ظرفیت و آمادگی مناسبی برای تولید محتوا و یا پاسخگوهی به شبهات و القایات معاندین برخوردارند اما از سر اتفاق بخش زیادی از این افراد حضوری کم رنگ در فضای ملتهب مجازی دارند.
باید بپذیریم که در این عرصه، میدان را به رقیب داده ایم و با شیوه های مختلف، از جبهه خودی در حال سرباز گیری می باشند و این روند هنگامی که با قوانین و بخشنامه های بی توجه به واقعیات میدانی تلفیق می شود، حجم خسارت و گستره یکه تازی رقیب را دو چندان می کند.
شاید تصمیم سازان و تصمیم گیران در تدوین و ابلاغ این نوع بخشنامه ها به مولفه هایی از جمله موارد زیر عنایت کافی و وافی نداشته اندک
*درنوردیده شدن مرزهای جغرافیایی، مناسبات سیاسی و وابستگی های قومی، نزادی، مذهبی
*کاهش هزینههای اقتصادی، اجتماعی و … ناشی از کاربست امکانات موجود در فضای مجازی
* سهل الوصول بودن دسترسی به دستیابی آسان به آخرین رهیافتها و اطلاعات تخصصی در زمینه های مختلف
* تعاملی، دو و چند سویه بودن تبادل اطلاعات و روابط و در فضای مجازی
*جذابیت های بصری ، مخاطب محور بودن ،بروز بودن و تامین خوراک مورد نیاز مخاطب
*فراگیری و دسترسی همگانی، این رسانه دیگر مختص مرکز نشینان نیست
نگاه تک بعدی به هر وسیله و دستاورد بشری، چه مثبت باشد و چه منفی، تبعات و پیامدهای ناخوشایندی در پی دارد.
ضعف ساختاری و فقدان همگرایی مطلوب برای ارتقای سطح سواد رسانه ای آسیب های جدی را متوجه کشور کرده است که تنها با شیوه های سلبی امکان مقابله با آنها وجود ندارد.
اطلاع یافتن کاربران از آسیب های اجتماعی و تهدیدات فضای مجازی می تواند در پیشگیری از پیامدها و کاهش اثرات مخرب این فضا بسیار موثر باشد. پیامدهایی مانند دور کردن افراد خانواده از یکدیگر، ایجاد اعتیاد روانی، به خطر افتادن امنیت شخصی، طلاق عاطفی، ایجاد روابط خارج از چارچوب خانواده و بروز آشفتگی در مهمترین کانون اجتماع ،افزایش هنجار شکنی و تحمیل هنجارهای جعلی بلوغ زودرس، کاهش روابط و تعاملات اجتماعی ، ایجاد تعارض ارزشها و تشدید شکاف نسلی ،کاهش روحیه مسوولیت پذیری از جمله اثرات مستقیم و غیرمستقیم فضای مجازی شمرده میشوند.
در چنین شرایطی برخوردهای سلبی که بعضاً با مقاومت مدیران ارشد ذیربط در این حوزه روبه رو می شود رافع مشکلات و چالش های امروز نیست.
افزایش مهارتهای اجتماعی، ارتقای سواد رسانه ای کارکنان، هماهنگی بین بخشی،باورمندی به خرد جمعی و فاکتورهایی از این دست می تواند نافع باشد و گرنه صدور بخشنامه های متنوع پیرامون ممنوعیت استفاده از فضای مجازی کارمندان، نقشی در رصد اشکالات و مسایل موجود در این عرصه نخواهد داشت و این مواجه منفعلانه می تواند آثار زیانباری بخصوص در هنگام تکانه های سیاسی و اقتصادی بر کشور تحمیل کند.